بررسی اوامرالهی صبربه پیامبراسلام(ص) برحسب نزول وتناسب آیات باتاکیدبرتفسیرالمیزان

پدیدآورمحمدعلی زکی

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

منبع مقاله

کلمات کلیدی2226

چکیدهصبرواژه ای قرآنی،سازه ای دینی ویک فضیلت اخلاقی کارآمدولازم برای نیل به سعادت دنیوی واخروی فرد وجامعه است.صبرازنظرعلامه طباطبایی عبارت است از«خودداری ازجزع و ناشکیبایی و ازدست ندادن امر تدبیر»،«صبر باید آگاهانه، داوطلبانه و از روی تسلیم رضای خداوند باشد نه از روی ناچاری و بیچارگی».«صبر فضيلت بزرگ و راه خوبى براى مقاومت در برابر مشکلات است».قرآن به مقام رسالت وهم چنین مومنان توصیه می کند که در رویارویی با مشکلات مسیر تبلیغ دین و دعوت جهانیان به سوی اسلام و خصوصا پایداری درآن، از صبر مدد گیرند. جای شگفتی نیست که خداوند پیامبر اسلام(ص) را به صبر فرمان می دهد. 18مرتبه در قرآن کلمه «وَاصْبِرْ» خطاب به پیغمبر اکرم و دو مرتبه نیز این فرمان به صورت «وَاصْطَبِرْ»آمده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ابعاد این مهم برحسب نزول و تناسب آیات براساس تفسیر المیزان خواهد بود. صبر در103آیه و90سوره قرآن آمده است. باتوجه به تعداد آیات پژوهش می توان دریافت که20درصد آیات صبر در قرآن اختصاص به موضوع تحقیق داشته که نشان ازاهمیت آن دارد. پژوهش دریافت که تمامی آیات مورد بررسی مکی بوده اند. آغازین آنها در سه سوره قلم، مزمل و مدثرگزارش شده اند. با توجه به چگونگی تناسب آیات، تعداد 49 آیه در پژوهش براساس تفسیر المیزان بررسی شدند.در پایان آیات پژوهش در چهاربخش ماهیت فرامین الهی، اوامر و نواهی تکمیلی و وعده های الهی دسته بندی موضوعی گردیده اند.

share 1719 بازدید

1-طرح موضوع،هدف وسوالات پژوهش:

يكى ازمفاهيمى كه درمكتب اسلام موردتأكيد قرار گرفته،مفهوم صبراست.صبريك ويژگي رواني وثبات دروني است كه نتيجة آن مديريت احساسات وهيجانات،توان تحمل سختي‌هاوسخت كوشي دركارهاست. انسان رادرمقابله با تنيدگي‌هاياري مي‌دهد،موفقيت درحوزه های مختلف زندگی شخصی،خانوادگی وروابط اجتماعي راتسهيل مي‌كند،برخورداري ازويژگي صبرتوان دروني انسان راارتقامي‌بخشد؛اين امركارايي آنان رادرحيطه‌هاي گوناگون زندگي افزايش مي‌دهد. برخورداری افرادازاین خصیصه روانی موجب سلامت روانی،سرسختی،تاب آوری،سازگاری اجتماعی وغیره درصحنه وحوزه های گوناگون فردی، خانوادگی،تربیت واجتماعی می گردد.گستردگی تاثیرات مثبت این فضیلت اخلاقی،چه درسطح فردوچه در سطح جامعه،یه اندازه ای است که می توان صبررایکی ازشاخص های سلامت فردوجامعه دانست.صبریکی ازمفاهیم بنیادی اخلاقی،تربیتی قرآن مجیدبوده وازفضایل موردتاکیددراسلام می باشد؛که گذشته اززاویه فردی اخلاقی؛ صبر ازسهم وجایگاه بالایی درتربیت افرادبرای زندگی اجتماعی برخورداراست.علاوه برآن صبربه عنوان فضیلتی اخلاقی وویژگی‌شخصیتی تلقی شده که به استقامت، شکیبایی،خویشتن ‌داری،رضایت ومتعالی شدن فرددر موقعیت‌هایی اشاره دارد.

2-هدف وسوالات پژوهش:

1)هدف اصلی پژوهش:بررسی نقش وجایگاه صبرنبوی درادبیات مقاومت اسلامی.

2)سوالات پژوهش:چه بخشی ازآیات صبردرقرآن،اختصاص به مقام رسالت داشته است؟خداوند متعال درحوزه صبر،چه اوامرودستوراتی به مقام رسالت(ص)بیان فرموده اند؟آیات حاوی اوامرالهی به پیامبر(ص)درخصوص صبردربردارنده چه مطالب ومباحث تفسیری است؟چگونه می توان آیات حاوی اوامرالهی درحوزه صبربه مقام رسالت رابرحسب نزول وتناسب آیات،باتکیه برتفسیرالمیزان تفسیر نمود؟چه تصویرجامعی درباره اوامرالهی به مقام رسالت(ص)درخصوص صبرمی توان ترسیم وارائه داد؟

3-تبيين مفهوم شناسی صبربراساس متون اسلامى:

بسيارى ازلغت شناسان مفهوم حبس رادرمعناى صبرموردتوجه قرارداده اندراغب اصفهانی درتعریف صبرمی گوید:«خودداری درتنگناوگرفتاری.صبریعنی نگهداری نفس بنابرآنچه مقتضای شرع وعقل است یانگهداری نفس ازآن چه عقل وشرع،مقتضی حفظ ازآن است.»(راغب اصفهانی،1416،ص474).مصطفوی نیزدراین باره می گوید:«همانااصل واحددراین مادّه،حفظ نفس ازاضطراب وبی تابی باسکون وطمأنینه است.»(مصطفوی، 1416،ص181و182)ازجمله مشتقّات کلمه ی صبر،«اصطبار» است.صبرنگه دارى، حفظ وكنترل نفس درحالت خاصى است كه سبب پايدارى درانجام كارهاى سخت،تحمل سختى هاو مشكلات وكنترل تكانه هاى شهوانى وپرخاشگرى مى شود(نورى،1387،ص150).صبرعبارت است از:حفظ طمأنينه دربرابردشوارى هاومهارمستمرنفس ازبى تاب شدن(امیری وهمکاران،1392،ص20)

صبرازنظرعلامه طباطبایی عبارت است از«خودداری ازجزع وناشکیبایی وازدست ندادن امرتدبیر»،«صبرباید آگاهانه،داوطلبانه وازروی تسلیم رضای خداوندباشدنه ازروی ناچاری وبیچارگی».علامه طباطبایی ذیل آیه18 سوره یوسف(جلد21تفسیرالمیزان،صص168و169)درخصوص نسبت بین صبرواستقامت آورده است:

«چيزى كه هست معناى صبراين نيست كه انسان خودراآماده هرمصيبتى نموده صورت خودرابگيردتا هركس خواست سيليش ‍ بزند،نه،معناى صبر-كه يكى ازفضايل است-اين نيست..............بلكه صبر عبارت است ازاينكه انسان درقلب خوداستقامتى داشته باشدكه بتواندكنترل نظام نفس خودرا-كه استقامت امرحيات انسانى وجلوگيرى ازاختلال آن بستگى به آن نظام دارد-دردست گرفته،دل خودرا ازتفرقه ونسيان تدبيروخبط فكروفسادراى جلوگيرى كند.پس صابران آنهايى هستندكه درمصائب استقامت به خرج داده وازپادرنمى آيند،وهجوم رنجهاوسختيهاپايشان رانمى لغزاند،به خلاف غير صابران كه دراولين برخوردباناملايمات قصدهزيمت مى كنندوآنچنان فرارمى كنندكه پشت سرخودرا هم نگاه نمى كنند.ازهمين جامعلوم مى شودكه صبرچه فضيلت بزرگى است،وچه راه خوبى است براى مقاومت دربرابرمصائب وشكستن سورت وشدت آن»

موارد و فواید صبر در قرآن چنین است:

«صبرباعث پاداش بهشت است.ازصفات اهل ایمان،دعوت به صبراست.صبربه همراه تقوی،ازامورمهم هستند.صبرمنجربه رستگاری می شود.درامورزندگی،صبربهتر است.صبرانبیادرمقابل آزارواذیّت.صبر در هنگامه دعوت ورسالت.خداباصابران است.آیات الهی برای اهل صبر،قابل درک است.صبربایدبرای رضای خداباشد.خداوندبراهل صبر،سلام می فرستد.صبرهمراه توکل است.صبربه کمک خداانجام می شود . عجله درمقابل صبراست.خیرباصابران است.پیامبران ازصابران هستند.صبر،صفت مؤمنان است نه کافران .صبرمقدمه ی توکل است.صبربرای هدایت دیگران لازم است.خداصابران رادوست دارد».

صبربه اعتبارمتعلّقش برسه قسم است: اول،صبربرطاعت؛دوم،صبرازمعصیت؛سوم،صبردربلا.صبربه لحاظ کیفیّت برچهارمرتبه است:1.صبربه نحوی که ازاوجزع واضطراب ظاهر نشودومرادازآن،مطلق صبراست2.صبر به نحوی که ازاوجزع درظاهرونه درباطن دیده نمی شود؛3.صبری که ازمحبّت وشوق،ناشی شده است واین همان،صبرزیبااست.4.صبری که برای عبودیّت وبندگی است.(مصطفوی،1416،ص184).بنابراین صبر دارای مراتبی است.صبرمرتبه ی چهارم،یعنی صبربرای عبودیّت بندگی،مقدمه ی پایداری است زیراعبادات و اعمال عبادی،مستلزم تحمّل مشقّت هایی هستندوکسی که درآن صبرنداشته باشد،به تباهی کشیده می شود.

4-تبیین نظری موضوع تحقیق:صبرواوامرالهی به پیامبردرقرآن

*آیات صبررامی توان درسه بخش اصلی دسته بندی وتیپولوژی نمود:

الف)آیات صبردرحوزه رهبران الهی:

*آیات صبردرخصوص پیامبران الهی هم چون حضرت ابراهیم،حضرت یوسف،حضرت ایوب.

*آیات صبردرخصوص رسول گرامی اسلام(ص)ومعرفی اوامروتوصیه های الهی درزمینه صبرو شکیبایی.

ب)آیات صبردرحوزه پیروان الهی:بخش قابل توجه ای ازآیات قرآن به تبیین صبربه مثابه یکی از ویژگی های برجسته مسلمانان ومومنان اختصاص داده شده است.تعالیم وآموزه های اجتماعی و تربیتی قرآن به گونه ای ترسیم شده،که مسلمانان ومومنان برخورداری ازویژگی صبررابه مثابه مشخصه ای لازم وضروری زندگی فردی واجتماعی سرلوحه خودقرارداده اند.

*مفهوم صبردرقرآن برمعانی متعددی مانندشکیبایی درهنگام مصیبت،پایداری درعبادت واطاعت خداوند، استقامت درترک گناه،سازگاری درمناسبات انسانی،عجله نکردن درگفتاروکردار،شکیبایی دردستیابی به معرفت،شکیبایی دردستیابی به حقیقت واستقامت درراه حق دلالت دارد(بابک شمشیری،علی شیروانی شیری،1390،ص81)

*صبردرقرآن کریم به عنوان راهبردپیشبرداهداف انبیامطرح است.ازمنظرقرآن صبربرای هدایت دیگران لازم است.بی شک صبرمربی نقشی تربیتی درمتربیان ایفاءمی نماید (فاطمه وجدانی،جواد آقایی،1396،ص32). صبرمقام رسالت(ص)نقشی کلیدی درشکل گیری صبرمسلمانان داشته است.مسلمانان برای تقویت فضیلت اخلاقی و ویژگی شخصیتی صبربه الگوهای رفتاری وشخصیتی صبرگونه مقام رسالت(ص)توجه داشته اند.وجودگرامی پیامبراکرم(ص)خودبهترین اسوه ونمونه صبرومقاومت بود.ایشان درطول عمرپربرکت خودعملاً بهترین الگوو نمونه صبروپایداری وبردباری رابرای صابران بشریت به نمایش گذاشت.

*«صبر»یکی ازمفاهیم همنشین«تبشیر»گزارش شده وبه عنوان یکی از لوازم ضروری وهم چنین به مثابه یکی ازابزارهای مفیدواثربخش رسالت تبشیرآنهاگزارش شده است.(ابراهیم فلاح ونصرت الله نصیری،1397، ص76).

*ازمسائل مهمّ مطرح شده درقرآن،استقامت وپایداری است.پایداری درقرآن کریم مرتبط باصبر،ثبات قدم و استقامت است وهریک ازواژه های فوق،مرتبه ای ازپایداری رابه خود اختصاص می دهندبه طوری که صبرو حلم،مقدمه ی پایداری،ثبات قدم دومین گام واستقامت سومین ومهم ترین گام درراه رسیدن به پایداری در قرآن است.قرآن همواره به امرصبر،حلم،ثبات قدم واستقامت تأکید شده است.صبروحلم،مقدمه پایداری است به طوری که وقتی کسی ازاین دوصفت عاری باشد،هرگزنمی تواندبه استقامت وپایداری برسد(محمدمیر حسینی وهمکاران،1389،ص590).«مهم ترین شاخصه معنایی صبربسان پنج واژه هم نشین«ایمان»، «صلاه»،«یقین»،«توکل»و«تقوی»سیاق دینی ووحیانی آن است.صبربه معنای استقامت وخویشتنداری بدون پایه وهدف نیست بلکه به واسطه ی حضورمستمرخداونددرعالم،نقش اودرتدبیرعالم،غایت مندی عالم ونظام عقاب وپاداش این مفهوم اخلاقی قابل معناوتفسیر است»(محمدجوادفلاح وزهراعواطفی،1395،ص68).

*صبروجایگاه آن درتبلیغ ودعوت اسلامی:

"تبلیغ"واژه ای عربی بروزن"تفعیل"ومصدربه معنای رسانیدن می باشدومفهوم لغوی آن نیز"رسانیدن پیغام یاخبر"است."دعوت"(الدعوه)اسم مصدری است به معنای کشاندن وسوق دادن چیزی به سوی خود،به وسیله ی صدایاکلامی که ازخودانسان باشد.دعوت،هم به معنای دعاوابتهال وتقاضاازخداوندمتعال به کارمی رودوهم به معنای فراخواندن ودعوت کردن به چیزی. دعوت،لفظ مشترکی است بین"رسالت اسلام وتعالیم آن،اعم ازعقیده وعبادت ومعاملات وشرایع واحکام"ازیک سوو"تمامی وسیله هاوابزارهای جلب مردم به سوی این رسالت وتمامی راه های تبلیغ خداوپیامبرش"؛که معنای دوم همان تعریف اصطلاحی تبلیغ می باشد( خندان،۱۳۷۴،ص25).واژه ی تبلیغ بیشتردرزبان فارسی وواژه ی دعوت،درزبان عربی کاربردداردومی توان این دو واژه راتحت یک پوشش موردبررسی قراردادوتفاوتی بین تبلیغ ودعوت،به گونه ای که این دورا مقابل یکدیگرقراردهد،نیست.ازدیدگاه قرآن مجید،زندگی انبیاورسولان وصالحان باامرتبلیغ ورسالت ودعوت،پیوند خورده است.بدیهی است که رسالت وتبلیغ،بااستقامت وپایداری ارتباط نزدیکی دارد.صبرانبیادرمقابل آزارو اذیّت؛صبردرهنگام دعوت ورسالت؛پیامبران ازصابران هستند.«بابررسی آیات وروایات اسلامی می توان دریافت که ملاک برتری پیامبران اولوالعزم عبارتندازسبقت دراعتراف به ربوبیت الهی،استواری برپیمان های الهی،تلاش مضاعف درگسترش توحید،صبرواستقامت دربرابردشمنان خدا،واخلاق برجسته درتعامل بامردم می باشد»(محمودصادق زاده طباطبایی ومحمدمدتضوی،1390،ص122).

5-سابقه پژوهشی:صبردرفرهنگ اسلامی وعلوم انسانی:

مرورمقالات مجلات علمی طی سالهای1382تا1397(15سال)نشان داده که بالغ بر35مقاله درخصوص تبیین صبردرفرهنگ اسلامی وعلوم انسانی بااستفاده ازچهارمنبع  اینترنتی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(sid.ir)،پایگاه اطلاع رسانی نشریات علمی ایران(magiran.com)،پایگاه مجلات تخصصی نور(Noormags.ir)،پرتال جامع علوم انسانی (Ensani.ir)ثبت وگزارش شده که عناوین اولین وآخرین آنهابه ترتیب سال انتشارعبارتنداز:

1)مقامات عرفانی پیامبر(ص)براساس تاویل آیات صبردرکشف الاسرارودیگرمتون عرفانی زبان فارسی (طاهره خوشحال،1382)

2)معناشناسی صبردرقرآن(علی صالحی حاجی آبادی واصغرهادی،1397)

 

6-چارچوب روش تحقیق:

تحقیق حاضرازنوع«استفاده ازمنابع موجود»وروش جمع آوری اطلاعات«روش اسنادی(کتابخانه ای)»گزارش می شود.مراحل جمع آوری اطلاعات عبارتنداز:

1)مراجعه به المعجم المفهرس لایات القرآن الکریم واستخراج آیات حوزه لغت صبر(اوامرالهی صبربه پیامبر)(بیش از103آیه در90سوره)

2)دسته بندی ،استخراج نهایی وفهرستن نمودن آیات صبردرخصوص اوامرالهی صبربه پیامبر اکرم(ص)(20آیه در17سوره)

3)تنظیم آیات مربوطه برحسب نزول(سوره های مکی ومدنی)

4)مطالعه وفیش برداری آیات20گانه باتوجه به تناسب وساختارآیات براساس تفسیرالمیزان

5)جمع آوری اطلاعات آیات20گانه ونگارش مطالب نهایی.

7-تجزیه وتحلیل داده های تحقیق:

7-1-بخش اول:سوره های مکی:

1)آیه48قلم(دومین سوره نازل شده):«فَاصْبِرْلِحُکْمِ رَبِّکَ وَلاَتَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىوَ هُوَ مَکْظُومٌ‌(48)

بخش دوم ونهایی سوره قلم براساس تفسیرالمیزان شامل آیات34تا52بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"درتـهـديـدمشرکین وتـكـذيـب گـران رسول خدا(ص)وهم چنین مامورشدن رسـول خـدا (ص)به صبردربرابرحکم الهی پروردگارش"(المیزان ج39،ص75)گزارش شده است.

*امـربـه رسـول الله (ص)بـه صـبـرونـهـى ازايـنـكـه چـون يـونـس (ع)نـاشـكـيبا باشد: معناى آيه48اين است كه:اى پيامبر!تودربرابرقضايى كه پروردگارت رانده،كه ازراه اسـتـدراج هـلاكـشـان كـنـد صـابـر بـاش، ومـانـنـدصـاحـب حـوت مـبـاش،تـامـثـل اومـالامـال ازانـدوه وغـيـظ نـشوى،ودرآخر خداى رابه تسبيح و اعتراف به ظلم ندانـكـنـى،وخـلاصه صبركن وازاين معناكه مبتلابه سرنوشتى چون سرنوشت يونس ونـدايـى چون نداى اودرشكم ماهى بشوى برحذرباش(المیزان ج39ص88)

2)آیه10مزمل(سومین سوره نازل شده):وَاصْبِرْعَلَى مَايَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً

بخش ابتدایی سوره مزمل براساس تفسیرالمیزان شامل آیات1تا19بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دربیان امرکردن به اقامه نمازشب وکیفیت نزول قرآن برپیامبرازطریق وحی"( المیزان ج39،ص230)گزارش شده است

*آيه10ومابعدآن عطف است برمدخول«فاء»،درجمله«فاتخذه وكيلا»،پس معناچنين مى شود:اوراوكيل بگير كه لازمه وكيل گرفتن اواين است كه برآنچه مى گويندوباآن تورااذيت واستهزانموده به امورى ازقبيل كهانت وشاعرى وجنون متهمت نموده قرآنت رااساطيراولين مى خوانندصبركنى، ونيزلازمه آن اين است كه باآنهابه خوبى قهركنى.ومراداز«هجراجميلاقهركردن»به خوبى به طورى كه ازسياق برمى آيداين است كه با آنان به حسن خلق معامله نموده وبه خيرخواهى به سوى حق دعوتشان كند،وگفته هاى آنان راباگفته هايى كه مى تواندبگويدمقابله به مثل ننمايد(المیزان ج39،ص242)

3)آیه7مدثر(چهارمین سوره نازل شده):«وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ»

بخش ابتدایی سوره مدثربراساس تفسیرالمیزان شامل آیات1تا7بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دربیان امربه انذارولوازم آن"(همان مآخذجلد39،ص265)گزارش شده است

*آیه هفتم:يعنى به خاطرپروردگارت«صبر»كن،وچون كلمه صبرمطلق آمده،شامل همه اقسام آن يعنى صبر درهنگام مصيبت وصبربراطاعت وصبربرترك معصيت مى شود.ومعناى آيه اين است كه :به خاطرپروردگارت درهنگام مصيبت وآزارمردمى كه توانذارشان مى كنى،ودربرابرامتثال اين اوامر،ودربرابراطاعت خداوترك معصيتش صبر كن(همان مآخذص271)

4)آیه39سوره ق(سی وسومین سوره نازل شده):

بخش سوم ونهایی سوره«ق»براساس تفسیرالمیزان شامل آیات39تا45بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"پیرامون دعوت رسول گرامی(ص)به صبردربرابرتهمت های کفار"(همان مآخذ ج 36،ص255)

«فَاصْبِرْعَلَى مَايَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِرَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ‌(39)وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَالسُّجُودِ (40).....نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَايَقُولُونَ وَ مَاأَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍفَذَکِّرْبِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ(45)»

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج36صص256-258):

*آيه39تفريع ونتيجه گيرى ازهمه مطالب گذشته است كه ازآن جمله است مسأله انكارمـعـادازنـاحـيـه مـشـركـيـن،وسـخـن ازجـزئيـات مـعـادواسـتـدلال برآن،وتهديدمنكرين ومكذبين نبوت خاتم الانبياء،و تهديدشان به اين كه سرنوشت همان است كه مكذبين ازامت هاى گذشته بدان مبتلا شدند.

*«وسبح بحمد ربك....»اين جمله رسول خدا(ص)رادستورمـى دهـدكـه خـداى تـعـالى راازآنـچـه دربـاره اش مـى گويندتسبيح كندومنزه بدارد،تـنـزيـهـى كـه تـواءم بـاحـمـداوبـاشـد.وحـاصـلش اين است كه مى خواهدتابراى اوفـعـل جـمـيـل اثـبـات نـمـوده،هـرنـقـص ونـنـگـى راازاودوربـدارد.وتـسـبـيـح قـبـل از طـلوع آفـتـاب مى تواندبانمازصبح منطبق شود،يعنى مى شودگفت مرادازآن،نمازصبح،ومرادازتسبيح قبل از غروب،نمازعصروياظهروعصرباشد.

*آیه45درمـقـام تـعليل جمله«فاصبر على مايقولون» است،مى فرمايددربرابرآنـچـه مـى گـويـنـدصـبركن؛ براى اينكه مامى دانيم كه چه مى گويند،وتوكه نمى تـوانـى مـجـبـورشان سازى،پس تنهاوظيفه ات اين است كه باقرآن تذكرشان دهى تاآنـان كـه ازتـهديدخداوندشان مى ترسندمتذكرشوند

*مـعـنـاى آيـه45ايـن اسـت كـه :توبرآنچه مى گويندصبركن،وبه حمدپروردگارت تسبيح گوى،ومنتظربعث باش كه مامى دانيم چه مى گويند،وبه زودى سزايشان رادربـرابـرومـطـابق آنچه كرده اندكف دستشان مى گذاريم،وتومسلط برآنان نيستى كـه بـتـوانى براجراى خواسته خودمجبورشان سازى،ودرنتيجه آنچه را دعوتشان مى كـنـى انـجـام دهـنـد-يـعـنـى بـه خـداوروزجـزاايـمـان بـيـاورنـد-ووقـتـى حـال ووضـع آنان چنين است پس تووظيفه خودت راانجام ده،وكسانى راباقرآن تذكر بده كه ازتهديدمن مى هراسند.

5)آیه17ص(سی هفتمین سوره نازل شده):«اصْبِرْعَلَى مَايَقُولُونَ وَاذْکُرْعَبْدَنَادَاوُدَذَاالْأَيْدِإِنَّهُ أَوَّابٌ‌«

بخش دوم سوره ص براساس تفسیرالمیزان شامل آیات17تا29بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دربیان مامورشدن پیامبربه صبروسرگذشت داوود"(المیزان ج33،ص303)گزارش شده است.

*درآیه17:كلمه«اءيد»به معناى نيرو است وحضرت داوود(ع)درتسبيح خداى تعالى مـردى نـيـرومـنـد بود و خداراتسبيح مى كردوكوههاومرغان هم بااوهمصدامى شدند،ونيزمردى نيرومنددرسلطنت ونيرومنددرعلم،و نيرومنددرجنگ بود،وهمان كسى است كه جالوت رابه قتل رسانيدوكـلمـه«اواب» اسـم مبالغه است از ماده «اوب»كه به معناى رجوع است،ومنظوركثرت رجوع اوبه سوى پروردگارش ‍ است

6)آیه65مریم(چهل وسومین سوره نازل شده):«رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَابَيْنَهُمَافَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيّاً»

بخش ششم سوره مریم براساس تفسیرالمیزان شامل آیات64و65بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دربیان نزول ملائکه به امرومشیت الهی"(المیزان ج27،ص124)گزارش شده است

*صدرآيه65 يعنى جمله«رب السموات والارض ومابينهما»جمله«له مابين ايديناوماخلفنا....»راكه درآيه قبلى بودتعليل مى كند،ومى فرمايد:چطورخدامابين ايدى وماخلف ومابين ذلك مارامالك نباشد؟وچگونه ممكن است فراموش كار باشد؟بااينكه اورب آسمانهاوزمين ومابين آن دواست،ومعلوم است كه رب هرچيزى مالك و مدبرآن است، پس ملك اووفراموش ‍ نكردنش مقتضاى ربوبيت اواست.

*جمله«فاعبده واصطبرلعبادته»تفريع برصدرآيه است، ومعنايش اين است كه وقتى مانازل نشويم جزبه امر پروردگارتو،واينك همين كلام مجيدراكه متضمن دعوت به عبادت اواست برايت نازل كرده ايم،پس كلام مزبور،كلام اوودعوت،دعوت اواست،پس اورابه يگانگى بپرست ودربرابرعبادتش خويشتن دارى كن كه دراين ميان كس ديگرى نيست كه غيرپروردگارتوپروردگارباشد،تاتودربرابرعبادت پروردگارت پايدارى نكنى،وبه عبادت غيراوبپردازى،وعبادت اوكافى ازعبادت پروردگارت باشد،ويااوراباپروردگارت شريك درعبادت خود كنى (همان مآخذص128)

*...........گويافرشته وحى،وقتى به رسول خدانازل شد،واين سوره راآورد،وشصت وسه آيه آن راكه مشتمل بر دعوت كامل به دين حنيف است نازل كرد،بعدازآن رسول خداراخطاب كردبه اينكه اوخودش نازل نشده، و آنچه نازل كرد،نازل نكردمگربه امرخداورسالت پروردگاراو،پس كلام،كلام اوودعوت،دعوت اواست،واوپروردگار پيغمبروپروردگارهرچيزى است،پس بايدتنهااورابپرستى،چون پروردگارى ديگرنيست،كه ازوى به سوى او برگردى،پس دوآيه موردبحث درحقيقت نخست به ملك وحى،وحى شده،تااوآنهارابه رسول خداالقاءكند،تا رسول خداراپايدارى دهد،وآيات سابق راهم تأكيدكند(همان ماخذص130)

7و8)آیه130و132طه(چهل وچهارمین سوره نازل شده):

بخش هفتم ونهایی سوره طه براساس تفسیرالمیزان شامل آیات127تا135بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دروعدووعید،حجت وحکمت،وتسلیت خاطررسول اکرم(ص)"(المیزان ج28 ،ص45)گزارش شده است

«فَاصْبِرْعَلَى مَايَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِرَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَاوَمِنْ آنَاءِاللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى‌(130)وَلاَتَمُدَّنَّ عَيْنَيْکَ إِلَى مَامَتَّعْنَابِهِ أَزْوَاجاًمِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَالِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَيْرٌ وَأَبْقَى‌(131)وَأْمُرْأَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْعَلَيْهَالاَنَسْأَلُکَ رِزْقاًَنحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى‌(132)وَقَالُوالَوْلاَ يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَافِي الصُّحُفِ الْأُولَى‌(133)وَلَوْأَنَّاأَهْلَکْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوارَبَّنَالَوْلاَ أَرْسَلْتَ إِلَيْنَارَسُولاًفَنَتَّبِعَ آيَاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى‌(134)قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوافَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى(135)»

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج28صص48-56):

*درآيه130رسول گرامى خودرادستورمى دهدتادربرابرگفته هاى كفارصبركند،واين دستورخودرامتفرع بر مطالب قبل كرده،گويافرموده است:وقتى يكى ازقضاهاى رانده شده خدايى باشدكه عذاب كفارراتاءخير بيندازد،وازآنان دربرابرسخنان كفرآميزى كه مى گويندانتقام نگيرد،ديگرجزصبرراهى براى تونمى ماند،بايدبه قضاى خداراضى شوى،واوراازآنچه درباره اش ازكلمات شرك مى گويندمنزه بدارى،ودربرابرعكس العمل هاى بدى كه نشان مى دهندصبركنى ودرازاى آثارقضاى اوحمدخدا گويى،چون آثارقضاى اوجزاثرجميل نخواهد بود،پس برآنچه مى گويندصبركن،وبه حمدپروردگارت تسبيح گوى،باشدكه خوشنودگردى.«قبل طلوع الشمس وقبل غروبها»دوكلمه(قبل)دوظرفندبراى تسبيح وحمدپروردگار. معنای آیه اين طورمى شود:«صبر كن وپروردگارت راحمدوتسبيح گوى آنقدركه حالت رضابرايت حاصل شود،رضاى به قضاى خدا».وجهش اين است كه تنزيه فعل خدارانقص وعيب،واورابه ثناى جميل يادكردن ومداومت دراين كارباعث مى شودانسان انس قلبى به خداپيداكندوعلاقه مندبه بيشتركردن آن شود.ادامه يادخداباتسبيح وتحميدباعث مى شودكه به قضاى خداراضى گردد.

*معناى آيه131اين است كه چشم خودرابه زينت حيات دنياوبهجت آن كه مااصنافى ازمردم وياعده معدودى ازايشان رابه آن اختصاص داده ايم تاامتحانشان كنيم وببينيم درآنچه روزيشان كرده ايم چه مى كنندمدوز،زيراآنچه پروردگارت به زودى درآخرت روزيت مى كندبهتروماندنى تر است

*آيه132سياقى سازگارباسياق سايرآيات سوره داردوپيدااست كه مانندبقيه آيات مكى است.بنابراين جمله «اهلك»برحسب انطباقش باهنگام نزول،خديجه همسرآن جناب وعلى(ع)هستند.وبعيدنيست كه از آيه شريفه به خاطراينكه امربه نمازرامنحصردراهل رسول خدا(ص)كرده، بااينكه دردو آيه قبل آن رامنحصردرخودرسول خدا(ص)كرده بودومى فرمود:درچهارهنگام نماز بخوان وصبربكن،ونيزبادرنظرگرفتن اينكه آن جناب رانهى مى كردازاين كه چشم به زروزيوردنيايى كفار بدوزد،برمى آيدكه اين سوره دراوائل بعثت،ياخصوص اين آيه درآن موقع نازل شده است.

*جمله آیه135تهديداست،مى فرمايدبه زودى خواهيدفهميدكه كدام يك ازماوشماراه درست راپيموده،وآن صراط مستقيمى كه آدمى رابه هدفش مى رساند.طى كرده،وكدام يك به مطلوب خودراه يافته است،كه اين جمله ازاخبارغيبى است كه فتح وپيروزى مسلمان راپيشگويى مى كند.

9)آیه109یونس(پنجاهمین سوره نازل شده):

بخش دوازدهم ونهایی سوره یونس براساس تفسیرالمیزان شامل آیات104تا109بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"اشاره اجمالی به توحید،معادونبوت"(المیزان ج19،ص212)گزارش شده است

«قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِي شَکٍّ مِنْ دِينِي فَلاَأَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلٰکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‌(104)وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاًوَلاَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِينَ‌(105)وَلاَ تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَالاَ يَنْفَعُکَ وَلاَ يَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذاًمِنَ الظَّالِمِينَ‌(106)وَإِنْ يَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّفَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّهُوَوَإِنْ يُرِدْکَ بِخَيْرٍفَلاَرَادَّلِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَالْغَفُورُالرَّحِيمُ‌(107)قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ قَدْجَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَايَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَايَضِلُّ عَلَيْهَاوَمَاأَنَاعَلَيْکُمْ بِوَکِيلٍ‌ (108)وَاتَّبِعْ مَايُوحَى إِلَيْکَ وَاصْبِرْحَتَّى يَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَخَيْرُالْحَاکِمِينَ‌(109)»

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج19صص213-216):

*جامعیت قرآن وهم چنین اسلوب«قل»دردوآیه104و108«(خطاب به پیامبر:بگو ای مردم)اعلامى است عمومى،به اينكه همه انسانها»

*بیان چهاردستورالهی به پیامبر(ص)درآیات105تا107):1)اقامه وجه براى دين حنيف،2)وازمشرکان مباش، 3و4)نهى ازشرك ورزيدن(شرك ورزيدن، انسان را در زمره ستمگران داخل مى سازد).

*منظوراز"حق"(آیه108)ياقرآن است ويادعوت حقه اى كه قرآن مشتمل برآن است.

*آیه109دستورى است به رسول خدا(ص)به اينكه تنهاتابع آن فرامينى باشدكه به خود اووحى مى شود،ودر برابرهرمصيبت ورنجى كه درراه اين تبعيت خواهدديدصبركند.ونيزوعده اى است به اينكه خداى سبحان بزودى بين اووقومش ‍ حكم خواهدكرد،واوحكم نمى كندجز به نحوى كه مايه روشنى چشم آن جناب باشد. بنابراين،آيه شريفه 109هم1)دستوربه استقامت است2)وهم تسليت برمصائبى كه آن جناب مى بيند3)وهم وعده اى است به اينكه عاقبت خير،تنهانصيب اواست

10)آیه49هود(پنجاه ویکمین سوره نازل شده):«تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِالْغَيْبِ نُوحِيهَاإِلَيْکَ مَاکُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلاَقَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هٰذَافَاصْبِرْإِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ‌«

بخش پنجم سوره هودبراساس تفسیرالمیزان شامل آیات36تا49بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"راجع بع قصه نوح وداوری میان اووقومش"(المیزان ج20،ص79)گزارش شده است.

نتایجی درپایان داستان نوح(ع)گزارش شده که مهمترین آنهاتوصیه مقام رسالت به موضوع صبربوده است(همان مآخذ،صفحه79):

1)يعنى اين داستانهاوياخصوص اين داستان ازاخبارغيب است كه ماآن رابه تووحى مى كنيم

2)آنچه درقرآن ازداستان نوح(ع)آمده قبل ازقرآن هيچ سابقه اى نداشته،وخبرقرآن خبرى است غيبى.

3)«فاصبران العاقبة للمتقين»اين امربه علت حرف«فاء»كه برسرآن آمده دستورى است كه ازمجموع جزئيات قصه انتزاع شده ومعنايش اين است كه :اى پيامبر!حال كه فهميدى مآل كارنوح وقوم اوبه كجا انجاميدوچگونه قومش هلاك شدندوخودومؤمنين همراهش نجات يافتند،وخداى تعالى ايشان رابه خاطر صبرشان وارثان زمين قرارداد،وحال كه فهميدى اگرخداى تعالى نوح رابردشمنانش نصرت دادبه خاطرصبرى بودكه او كرد،پس تونيزدربرابرحق صبركن،كه سرانجام نيك ازآن افرادواقوام باتقوااست،ودارندگان تقواهمان هايندكه درراه خداصبرمى كنند

11)آیه115هود(پنجاه ویکمین سوره نازله):

بخش سیزدهم سوره هودبراساس تفسیرالمیزان شامل آیات109تا119بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"عبرت گرفتن ازاحوال امم گذشته وپایداری درراه حق"(المیزان ج21،ص72) گزارش شده است.

«فَاسْتَقِمْ کَمَاأُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلاَتَطْغَوْاإِنَّهُ بِمَاتَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(112)وَلاَتَرْکَنُواإِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوافَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَالَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لاَتُنْصَرُونَ‌(113)وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَيِ النَّهَارِوَزُلَفاًمِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذٰلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِينَ‌(114)وَاصْبِرْفَإِنَّ اللَّهَ لاَيُضِيعُ أَجْرَالْمُحْسِنِينَ‌(115)»

اوامرالهی5گانه برپیامبر:

1)بنابرآنچه كه درمعناى اين ماده ومشتقات آن گفته شدمعناى جمله مورد بحث،يعنى آيه«فاستقم كماامرت»اين مى شود:بردين ثابت باش وحق آن راطبق دستورى كه گرفته اى ايفاء كن.وآن دستور همان است كه آيه«وان اقم وجهك للدين حنيفاولاتكونن من المشركين(سوره یونس)مشتمل برآن مى باشند.

2)«ولاتطغوا»معنايش اين است كه ازخط مشيى كه فطرت وخلقت براى شماترسيم كرده وازآن مرزى كه برايتان تعيين نموده كه همان عبوديت براى خداى يكتا است تجاوز مكنيد، همچنانكه امم قبل ازشماتجاوزنمودندوكارشان منجربه شرك شدوسرانجام به هلاكت رسيدند.

3)بنابراين،ركون به سوى ستمكاران،درجمله«لاتركنواالى الذين ظلموا»نهى است ازميل به سوى ستمکاران واعتمادبرآنان واينكه اصل دين وحيات دينى براساس باطل ايشان بنا شود

4)يعنى نمازرادرصبح وعصرودرساعاتى ازشب كه نزديكتربه روزباشدبه پاى دار،

5)پس ازامربه نماز،رسول خدا(ص)رادستورمى دهدبه صبركردن وازاينكه بطورمطلق امربه صبركرده به دست مى آيد كه منظورازآن،اعم ازصبربرعبادت وياصبربرمعصيت وياصبردرمصيبت است،بلكه همه آنهاراشامل مى شودوبنابراين،امرمزبور،امربه صبر است درامتثال تمامى اوامرونواهى ازقبيل«فاستقم» ،و«لاتطغوا»،و«لاتركنوا»،و«اقم الصلوة»....... واينكه فرمود«ان اللّه لايضيع اجرالمحسنين»امربه صبر را تعليل مى كند

12)آیه55غافر(مومن)(پنجاه ونهمین سوره نازل شده):«فَاصْبِرْإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْلِذَنْبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِرَبِّکَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْکَارِ»

بخش پنجم سوره غافر(مومن)براساس تفسیرالمیزان شامل آیات55تا60بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"مامورشدن رسول اکرم(ص)به صبروخسران کفاردرقیامت(استنتــاج ازداسـتان موسى وفرعون وامرپيامبراسلام(ص)به صبر،استغفاروتسبيح"(المیزان ج34،ص223)گزارش شده است.

اوامرالهی به پیامبراسلام(ص):

1)حرف«فا»درآیه55(فَاصْبِرْإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ)كه برسراين جمله درآمده،جمله رافرع ونتيجه بيان قبلى مى سازد،كه دسـتـورمى دادمردم ازراه سيردرزمين عبرت بگيرند،ومى فرمود«اءولم يسيروافى الارض فـيـنـظـروا كيف كان عاقبة الّذين كانوامن قبلهم»ونيزبراى تأييدآن دستور،داسـتـان مـوسـى ومـآل امـرمـسـتـكـبـريـنـى كـه بـابـاطـل بـه جنگ حق مى آمدند،وخداحق واهل حق رايارى كرد،بيان مى فرمودومـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: وقـتـى مـطـلب ازايـن قـراراسـت،پـس تـوبـايـددرمقابل آزارمشركين ومجادله آنان به باطل صبركنى كه وعده خداحق است،وبه زودى به آن وفـامـى كـنـدو مـراداز«وعـده» هـمـان وعـده چـنـدآيـه قبل است كه مى فرمود«انالننصررسلناوالّذين آمنوا»ودرآن وعده نصرت مى داد.

2)جـمـله«واسـتـغـفـرلذنـبك»به آن جناب دستوراستغفارمى دهد،البته استغفارازعملى كه نسبت به ساحت قدس آن جناب گناه باشد،هـرچـنـد كـه گـنـاه بـه معناى معروف يعنى مخالفت امر مولوى نباشد، چون آن جناب داراى عـصـمـت اسـت

3)«وسـبـح بـحـمـدربـك بـالعـشـى والابـكـار»يـعـنى خداى سبحان راتسبيح بگو،تـسـبـيـحـى كـه هـمراه حمداوباشد،حمدش برنعمتهاى جميلش،حمدى كه باتوالى ايام اسـتـمـرارداشـتـه بـاشـد.

*آیه56:ايـن آيـه قـبـلى راكـه بـه رسـول خـدا(ص)امربه صبرمى فرمود،وباوعده نصرت دلگرمش مى ساخت تأكيدمى كند،وحاصلش اين است كه:اين مـجـادليـن بـه آرزوى خـودنـمـى رسـنـد، و هـرگـزنـخـواهـنـدرسـيـد،پـس تـوازجدال ايشان غمناك مباش،وازاين ناحيه دلخوش دار

13)آیه77غافر(مومن)(پنجاه ونهمین سوره نازل شده): «فَاصْبِرْإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّکَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّکَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ‌«

بخش هفتم سوره غافربراساس تفسیرالمیزان شامل آیات69تا78بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"مجادله کفاروفرجام بدآنان ودعوت پیامبربه صبر"(المیزان ج34،ص223)گزارش شده است.

*آیه77:بـعـدازآنـكـه مـآل امرجدال كنندگان درآيات خدارابيان كردكه آتش دوزخ است،ونيزفـرمـودخـدا ايشان رابه كيفركفرشان گمراه نمود،اينك دراين جمله متفرع برآن بيان،رسـول خـدا(ص)راامربه صبرمى كندوعلتش راهم اين مى داندكه وعده خداحق است.........خلاصه مى فرمايد:چه اينكه مختصرى ازعذابى كه به آنان وعده داديم،درايـن دنـيـابـابودن تودرحيات به ايشان بچشانيم،وتوآن راببينى وچه اينكه قـبـل از ايـن نـشـان دادن وعـده خـودتـورابـامـرگـت بـگـيـريـم،بـه هـرحـال ايـن كـفارنزدماخواهندبرگشت واز چنگ مابيرون شدنى نيستند،آن وقت وعده خودرادرحقشان عملى مى كنيم

*اشاره به سنت الهى درباره نصرت رسولان و عدم آن از جانب خداوند:آيه78كيفيت نصرت مزبوردرآيه قبل راچنين بيان مى كندكه:خداى تعالى زمام امرآن نـصرت را-كه آيه«و لكل امة رسول فاذاجاءرسولهم قضى بينهم بالقسط وهم لايـظـلمـون»آن راسـنـت خـدامـعـرفـى مـى كـنـدكـه بـه مـنـظـورداورى بـيـن هـر رسـول وامـتـش وبـه مـنـظـورپـيـروزكـردن حـق بـربـاطـل نـازل مـى كـنـد.

14)آیه35احقاف(شصت وپنجمین سوره نازل شده):«فَاصْبِرْکَمَاصَبَرَأُولُواالْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلاَ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَايُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُواإِلاَّسَاعَةً مِنْ نَهَارٍبَلاَغٌ فَهَلْ يُهْلَکُ إِلاَّالْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ‌«

بخش چهارم ونهایی سوره احقاف براساس تفسیرالمیزان شامل آیات29تا35بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"درباره ایمان آوردن قومی ازجن وطعنه زدن به مشرکین"(المیزان ج36، ص35)گزارش شده است:

*آيه35تفريع ونتيجه گيرى ازحقانيت معاد است كه هم حجت عقلى بر آن دلالت دارد،وهم خداى سبحان ازآن خبرداده،وشك وترديدراازآن نفى كرده است ومـعـنـايش اين است كه:تودربرابرانكاراين كفارصبركن،واز اينكه به معادايمان نـمـى آورنـدحـوصله به خرج ده،همان طور كه رسولان اولواالعزم چنين كردندودرطلب عذاب براى آنان عجله مكن كه به زودى آن روزراباعذابهايى كه داردديدارخواهندكرد،چون روزقيامت خيلى دورنيست،هرچندكه اينان آن رادورمى پندارند

*«بـلاغ فـهـل يـهـلك الاالقـوم الفـاسـقـون»يعنى اين قرآن بابيانهايى كه داردتـبـليـغـى اسـت ازجـانـب خـداازطـريـق نـبـوت،وبـاايـن حـال آياتصورداردكه بااين هلاكتى كه اوخبرداده،غيرازفاسقان كه اززى بندگى خارجندكسى ديگرهلاك شود.

*درايـن آيـه خـداى سـبـحـان پـيـامبرگرامى اش رادستورمى دهدكه صبركند،همچنان كه پـيـامـبـران اولواالعـزم صـبـركـردنـد،وايـن خـوداشـاره بـه ايـن مـعـنااست كه اونيزازاولواالعزم است،پس بايدمانندآنان صبركند

15)آیه28کهف(شصت وهشتمین سوره نازل شده): «وَاصْبِرْنَفْسَکَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلاَتَعْدُعَيْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِيدُزِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَاوَلاَتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَاقَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً»

بخش سوم سوره کهف براساس تفسیرالمیزان شامل آیات27تا31بوده که علت دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دردعوت رسول اکرم(ص)به مداراکردن بامومنان درکمال صبر(باتکیه برداستان اصحاف کهف)"(المیزان ج26،ص153)گزارش شده است:

*آیه28:واينكه فرمود«پروردگارشان راصبح وشام مى خوانند»مقصودازخواندن به صبح وشام استمراربردعاو عادت كردن به آن است به طورى كه دائمابه يادخدايندواورامى خوانند(كنايه)

*اوامرالهی درراه دعوت اسلامی:معناي آیه29چنين است:1)بروضع كفار تاءسف مخور،2)وآنچه كه برتووحى شده تلاوت كن،3)ونفس خويش رابردبارسازتابااين مؤمنين فقيربسازد،4)وبه كفاربگوحق ازناحيه پروردگارتان است،5)وبيش ازاين كارى صورت مده،هركه خواست ايمان آوردبياورد،وهركس خواست كافرشودبشود . آرى، ايمان ايشان سودى به ما نمى رساند،وكفرشان ضررنمى زند،بلكه آنچه سودوزيان وثواب وعذاب دنبال كفرو ايمانشان هست،به خودشان عايدمى گردد.بنابراين بايدهريك رامى خواهندخودشان انتخاب كنند،براى ظالمين عذابى چنين وچنان،و براى صالحين ومؤمنين پاداشى چنين وچنان آماده كرده ايم (ص159)

16)آیه127نحل((شصت ونهمین سوره نازل شده):

بخش هشتم ونهایی سوره«نحل»براساس تفسیرالمیزان شامل آیات112تا128بوده که دربیان دلیل دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"راجع به پاره ای ازاحکام ورعایت عدالت درمجازات .ودرآخرامربه عدالت در مجازات،ودعوت به صبرواحتساب نموده وباوعده جميل به نصرت وكفايت براى كسانى كه تقوى پيشه نموده واحسان كنندآن راخاتمه مى دهد"(المیزان ج24،ص295)گزارش شده است:

«وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوابِمِثْلِ مَاعُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَخَيْرٌلِلصَّابِرِينَ‌(126)وَاصْبِرْوَمَاصَبْرُکَ إِلاَّبِاللَّهِ وَلاَتَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَتَکُ فِي ضَيْقٍ مِمَّايَمْکُرُونَ‌(127)إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْاوَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ‌(128)»

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج24صص306-317):

*معناى آيه126اين مى شودكه اگرخواستيدكفاررابخاطراينكه شماراعقاب كرده اندعقاب كنيدرعايت انصاف رابكنيد،وآن گونه كه آنهاشماراعقاب كرده اندعقابشان كنيدنه بيشتر.ومعناى جمله«ولئن صبرتم لهوخير للصابرين»اين است كه اگربرتلخى عقاب كفاربسازيدودرمقام تلافى برنيائيدبراى شمابهتراست،چون اين صبر شمادرحقيقت ايثاررضاى خداواجروثواب اوبررضاى خودتان وتشفى قلب خودتان است،درنتيجه عمل شما خالص براى وجه كريم خداخواهدبود،علاوه براين، گذشت،کارجوانمردان است،وآثار جميلى درپى دارد.

*درجمله«واصبروماصبرك الا بالله...»(آیه127)رسول خدا(ص)راامربه صبرداده،بشارتش مى دهد كه اين نيرووتوانايى كه برصبرداردومى توانداين همه تلخى هارادرراه خدابچشد،ازخداى تعالى است،آرى هرامرى وقتى قابل امتثال است كه مامور،قدرت برامتثال آن راداشته باشد،خداى تعالى بعدازامربه صبرش خاطر نشان مى سازدكه قدرت براين صبردارى،چون حول و قوه توهمه ازپروردگارتواست.ظاهرامقصودازاينكه فرموددر تنگى مباش اين است كه ازمكرايشان حوصله ات بسرنرود،آنهم نه اينكه بخواهدبفرمايد،درآينده تنگ حوصلگى مكن بلكه حال وآينده ویاتنهاحال منظوراست.

*ازآیه128تعبيراستفاده مى شود كه تقوى واحسان هريك سبب مستقلى براى موهبت نصرت الهى وابطال مكردشمنان دين ودفع كيدآنان هستند،پس مى توان گفت كه اين آيه جمله«ولاتك فى ضيق مما يمكرون »راتعليل مى كندووعده نصرت مى دهد

17)آیه48طور(هفتادوپنجمین سوره نازل شده):

بخش چهارم ونهایی سوره«طور»براساس تفسیرالمیزان شامل آیات45تا49بوده که دربیان دلیل دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دردعوت رسول اکرم(ص)به صبروتهدیدمکذبین وظالمین"گزارش شده است المیزان،ج37،ص45)

«فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاَقُوايَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ‌(45)يَوْمَ لاَيُغْنِي عَنْهُمْ کَيْدُهُمْ شَيْئاًوَلاَهُمْ يُنْصَرُونَ‌(46)وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواعَذَاباًدُونَ ذٰلِکَ وَلٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَيَعْلَمُونَ‌(47)وَاصْبِرْلِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْيُنِنَاوَسَبِّحْ بِحَمْدِرَبِّکَ حِينَ تَقُومُ‌(48)وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبَارَ النُّجُومِ‌ (49)»

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج37صص46-49):

*مرادازحكم،درآیه48حكم خـداى تـعـالى دربـاره مـكـذبين است كه ايشان رامهلت دادوبردلهايشان مهر نهاد،وحكم خـداى تـعالى درباره رسول خدا(ص)كه مأمورش كرده مردم رابـه سـوى حـق دعـوت كند، دعوتى مستلزم تحمل اذيت هاوآزارهااست درراه خدا،پس مرادازاين كه فرمود«فانّك باعيننا»اين است كه:تو زيرنظرماهستى،ماتورامى بينيم به طورى هيچ چـيـزى ازحـالت بـرمـاپـوشـيـده نـيـسـت ومـاازتـوغـافـل نـيـسـتـيـم.پـس ايـن كـه دسـتـوربـه صـبـررابـاچـنـيـن بـيـانـى تعليل كرده،درحقيقت آن دستوررا تأكيدوآن خطاب راتشديدمى كند.حـرف بـاءدرجـمـله«بـحمد ربّك»(آیه48)باءمصاحبت است،وآيه راچنین معنامى دهد:وپـروردگـارت راتـسـبيح گوى،واورامنزه بدار،امادرحالى تسبيحت مقارن باحمدخداباشد.

*«ومن اللّيل فسبّحه»درآیه49 يعنى درپاره اى از شب، پروردگارخودراتسبيح گوى.ومرادازاين تسبيح نماز شب است

18)آیه5معارج(هفتادوهشتمین سوره نازل شده):«َاصْبِرْصَبْراًجَمِيلاً»

بخش اول وابتدایی سوره«معارج»براساس تفسیرالمیزان شامل آیات1تا18بوده که دربیان دلیل دسته بندی و هم چنین تناسب آیات بخش مذکور"دربیان اوصاف قیامت وعذابی که برای کفارآماده شده "گزارش شده است(المیزان،جلد39ص126):

*ازآنجاكه درخواست عذاب واقع ازناحيه سائل موردنظرازروى استكباروزورآزمايى بوده و تحمل شنيدن اين قسم سخنان بررسول خدا(ص)گران بود،دراين جمله آن جناب راامربه صبركرد،وصبررابه صفت جميل توصيف فرمود،وصبرجميل صبرى است خالص كه درآن شائبه اى ازبى تابى وشكايت نباشد،ودرآيه بعدى اين دستورراتعليل كرده به اينكه آن روزى كه عذاب موردسؤال درآن قرارداردنزديك است.(همان مآخذ صفحه 131)

دردوآيه6و7(انهم يرونه بعيداونريه قريبا)امرخدابه صبرجميل تعليل شده،چون تحمل اذيت وصبردرمقابل ناگواريها،وقتى ناگواريهاراآسان مى سازدكه يقين داشته باشدبه اينكه فرج نزديك است،وهمواره به يادآن باشد،درنتيجه كلام دراين آيه درمعناى اين است كه فرموده باشد:دربرابراستكبارآنان كه به آنان جرات داد درخواست عذاب كنند،صبرى جميل كن صبرى كه آميخته باجزع وشكوه نباشد،براى اينكه مامى دانيم كه عذاب نزديك است،برخلاف آنان كه آن رادورمى پندارند،ومامى دانيم كه آن عذاب تخلف پذيرنيست،نه تنها واقع مى شودبلكه نفس واقع است(همان مآخذص132)

19)آیه60روم(هشتادوسومین سوره نازل شده):«فَاصْبِرْإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلاَيَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِينَ لاَ يُوقِنُونَ‌«

بخش چهارم ونهایی سوره روم براساس تفسیرالمیزان شامل آیات54تا60بوده که دربیان دلیل دسته بندی و هم چنین تناسب آیات بخش مذکورگزارش شده است:«اين آيات فصل چهارم ازآيات سوره است،كه ازنظر مضمون نظيرآيات قبل است،وسوره باآن خاتمه مى يابد»( المیزان،ج32،ص15)

*وجودتناسب غرض سوره(وعده دادن قطعى خدا به يارى دين)درآغاز،میانه(آیه47)وپایان( آیه 60)سوره

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج32،ص17و18).

*آیه60يعنى به هرعكس العملى كه باتوروبرومى شوندبساز،ودربرابراينكه مى گويند«ان انتم الامبطلون»و سايرزورگوييهايشان صبر كن،كه وعده خداحق است واگراووعده داده كه ياريت كند،قطعاخواهدكرد،همچنان كه درآيات قبل نيزفرموده«وكان حقاعلينانصرالمومنين»،پس كسانى كه يقين به وعده خداى سبحان ندارند، توراسست نسازند.وعده آخرآيه واول آن يكى است، وآن وعده به نصرت است.

7-2-بخش دوم:سوره های مدنی:

20)آیه24انسان(دهر)(نودوهفتمین سوره نازل شده):

بخش دوم ونهایی سوره انسان براساس تفسیرالمیزان شامل آیات23تا31بوده که دربیان دلیل دسته بندی وهم چنین تناسب آیات بخش مذکورگزارش شده است:

«بعدازآنكه خداى سبحان جزاى ابراررابيان كردوفرمودكه دربرابرصبرى كه درراه خداكردندچه پاداشهاازنعيم مقيم ابدى وملك عظيم برايشان تهيه ديده،اينك دراين فصل ازسوره خطاب را متوجه رسول گرامى خود نموده.اوراامرمى كندبه اينكه بازهم دربرابرحكم پروردگارش صبركند،و اين گنهكاران كافروعلاقه مندان به زندگى زودگذردنياراكه ازآخرت روى گردانده به دنيا چسبيده انداطاعت نكند،نه مشركين را،ونه سايركفاررا،ونه منافقين وهواپرستان را،واينكه همواره به يادنام پروردگارش باشدوبراى اوسجده كندومستمرااوراتسبيح گويد.........درعين حال سياق اين آيات بى شباهت به سياق آيات مكى نيست،وبرفرض كه درمكه نازل شده باشد،بايدبگوييم صدرآن درمدينه وذيلش درمكه نازل شده است»(المیزان،ج39،ص381)

«إِنَّانَحْنُ نَزَّلْنَاعَلَيْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلاً(23)فَاصْبِرْلِحُکْمِ رَبِّکَ وَلاَ تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماًأَوْکَفُوراً(24)وَاذْکُرِاسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَ أَصِيلاً(25)وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلاًطَوِيلاً(26)إِنَّ هٰؤُلاَءِيُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْماًثَقِيلاً (27)نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَاأَسْرَهُمْ وَإِذَاشِئْنَابَدَّلْنَاأَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلاً(28)إِنَّ هٰذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَاتَّخَذَإِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً (29)وَمَاتَشَاءُونَ إِلاَّأَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِيماًحَکِيماً(30)يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّلَهُمْ عَذَاباًأَلِيماً (31)»

*مکی بودن آیات موردبررسی باتوجه به سیاق آیات ازنظرعلامه طباطبایی

نکات تفسیری آیات موردبررسی(المیزان ج39،صص382-388).

*درآيه23مطلب ازچندراه تأكيد شده:اول اينكه درآغازكلام حرف«ان»آمده.دوم اينكه ضميرمتكلم مع الغير درآن تكرار شده«انا»،«نحن»،سوم اينكه مفعول مطلق نزلنارادركلام آورده وفرموده«تنزيلا»تاهم مطلب را تأكيدكندوهم مسجل نمايدكه اگرقرآن به تدريج نازل شده،احتمال مداخله شيطان وهواهاى نفسانى درآن نمى رود،چون نازل كننده آن خداى تعالى است.

*حرف«فاء»دراول آيه24مى فهماندكه مطلب آن نتيجه گيرى ازمضمون آيه قبل(آیه23)است،وهمينطورهم هست،چون لازمه اينكه نازل كننده قرآن خداباشداين است كه آنچه ازاحكام وفرامين كه درقرآن است حكم خداى تعالى باشد،وبرپيامبرواجب باشدآن رااطاعت كند،درنتيجه معناى آيه چنين مى شود:حال كه معلوم شدنازل كردن قرآن ازناحيه ماست،پس احكامى هم كه درآن است حكم پروردگارتواست،پس برتوواجب است دربرابرآن حكم صبركنى.

*آيه31سنت خداى تعالى راكه دربندگانش ازحيث سعادت وشقاوت جارى است بيان نموده،وباآیه30تعليل مى كند،درنتيجه مى فهماندكه سنت خداى تعالى دربندگانش يك سنت بى حساب وناشى ازجهالت نيست ، بلكه اوباهريك ازدوطايفه طورى عمل مى كندكه شايسته آن هستند،وبه زودى هردوطايفه رابه حقيقت آنچه مى كردندآگاه مى سازد.

8-بحث ونتیجه گیری پژوهش:

صبر واژه ای قرآنی،یک فضیلت اخلاقی کارآمدولازم برای نیل به سعادت دنیوی واخروی فردوجامعه است. بدون صبرنه دین پایدارمی ماندونه دنیابرقرار.صبرهم یک ضرورت دنیوی است وهم یک ضرورت دینی.صبر درقرآن بهمعنايثبات،استحكاموقدرتمقاومتروحاست؛مقاومتدرسختي انجاموظيفه،دربرابرتحريكاتداخلينفسانيوناملايماتروزگار.ازديداسلام،صبرتحملعجزآميزنيست؛بلكهاستقامتبرابركورانحوادث، گناهانوسختيهاستكهباعثمي شودروحيهايقويدرراهاهدافوالايانسانيوانجاموظيفهبهوجود آيد؛بنابراين،صبردراصل،يعنيعزمقويبرايانجامكاروادامهيآنباپشتكارواستقامتخللناپذير.

قرآن به مقام رسالت وهم چنین مومنان توصیه می کندکه دررویارویی بامشکلات مسیرتبلیغ دین ودعوت جهانیان به سوی اسلام،ازصبرمددگیرند.نیازبنیانگذارآئین عمومی وجهانی اسلام به صبربسیاربیشتراحساس می شود . جای شگفتی نیست که درقرآن مواردی گزارش شده که خداوندپیامبراسلام(ص)رابه صبرفرمان می دهد.18 مرتبه درقرآن کلمه«وَاصْبِرْ»که فرمان به صبراست،خطاب به پیغمبراکرم آمده ودومرتبه نیزاین فرمان به صورت«وَاصْطَبِرْ»آمده است که موکدتراز«وَاصْبِرْ»است.هدف اصلی پژوهش حاضربررسی ابعاداین مهم برحسب نزول وتناسب آیات براساس تفسیرالمیزان خواهدبود.صبرنگه دارى،حفظ وكنترل نفس درحالت خاصى است كه سبب پايدارى درانجام كارهاى سخت،تحمل سختى هاومشكلات مى شود.صبرازنظرعلامه طباطبایی عبارت است از«خودداری ازجزع وناشکیبایی وازدست ندادن امرتدبیر»،«صبرباید آگاهانه،داوطلبانه وازروی تسلیم رضای خداوندباشدنه ازروی ناچاری وبیچارگی».«صبرفضيلت بزرگ و راه خوبى براى مقاومت دربرابرمصائب ومشکلات است».

8-1-اهمیت کمی آیات پژوهش:صبردر103آیه و90سوره قرآن آمده است.باتوجه به تعداد20آیه (و17 سوره)درخصوص فرامین الهی به پیامبردرباره صبرمی توان دریافت که20درصدآیات صبردرقرآن اختصاص به موضوع تحقیق حاضرداشته که نشان ازاهمیت آن دارد.

8-2-آیات پژوهش برحسب تناسب آیات:باتکیه برتفسیرالمیزان،پژوهش دریافت که باتوجه به چگونگی ارتباط آیات20گانه نسبت به آیات قبل وهم چنین آیات بعدآنها،تعداد49آیه درپژوهش مورد بررسی قرارگرفت.

8-3-انواع آیات پژوهش برحسب چینش درسوره های قرآنی:1)آیاتی که درابتدای سوره های قرآن آمده اند(2مورد:سوره های مدثرومعارج).2)آیاتی که درمتن سوره های قرآن قرارداشته اند(6سوره شامل آیات سورهود،غافر،مزمل،ص ،مریم وکهف).3)آیاتی که درپایان سورقرآنی آمده اند(9سوره شامل آیات سورقلم، ق، یونس،روم،انسان،طه،نحل، طورواحقاف). مجموعه آیات بررسی شده براساس تناسب آیات،اختصاص«خواتیم سور»داشته اند.

8-4-انواع آیات پژوهش برحسب نزول(مکی یامدنی):براساس استدلال علامه طباطبایی،آیات پایانی سوره انسان،آیات مکی محسوب می شوند.براین اساس تمامی سوره های پژوهش مکی تلقی می شوندواین یافته نشان ازاهمیت موضوع اوامر الهی درحوزه صبرنبوی درآیات مکی است.

8-5-انواع آیات پژوهش برحسب دوران دعوت اسلامی پیامبر(ص):آیات پژوهش به دودوره دعوت غیرعلنی(قبل ازنزول سوره حجر)ودوره پس ازعلنی شدن دعوت اسلامی پیامبر(ص)تقسیم می گردد.نتایج پژوهش بیانگرآن است که11آیه(مربوط به9سوره)(55درصد) اختصاص به دوره اول،و9آیه(مربوط به8 سوره ) (45درصد)اختصاص به دوره دوم داشته اند.

8-6-ماهیت وچگونگی امرالهی نسبت به مقام رسالت(ص)درخصوص صبر:

لازم به ذکراست که«اعداددرون پرانتز»مربوط به شماره«ردیف»آیات بررسی شده پژوهش می باشد.

1)پیامبر(ص)ازطرف خداوندماموربه صبرواستقامت شدند:امربه صبرازسوی ذارت باریتعالی به مقام رسالت(ص)»فصل مشترک آیات بررسی شده پژوهش بوده است.درمجموع20آیه در17سوره بررسی شدند،22مرتبه مشتقات کلمه«صبر»وهم چنین دوبارکلمه«واصطبر» شمارش شده است.

2)مواردصبرپیامبر(ص)‌(ماموردربرابر):

*تبليغ رسالت‌(مشكلات تبليغ رسالت الهى، تا فرا رسيدن داوری خداوند)(9)

*صبردربرابرحكم الهى(1، 17و20)

*صبردرانذاروتبلیغ دین:پيامبر(ص)مأمورصبرخالصانه براى پروردگار،درانذار،تبلیغ و اجرای دستورات الهی(3)

*اذيّت دشمنان‌(16)

*تبليغ قرآن‌(20)

*اقامه نماز(8و11)

*تبليغ نماز(8)

*درخواست عذاب‌ برای کافران(18)

*سخنان ناروای دشمنان درباره خویش(2، 4، 5و 19)

*عبادت(6)‌

*عفووگذشت ازدشمن(16)‌

*همراهى بامستمندان(15)‌

3)آثار(نتایج وپاداش)صبرمحمّد(ص):‌

*امدادالهی(12، 13، 16و20)

*دستيابى به مقام رضا(7) 

*دستيابى به مقام وپاداش محسنان‌(11)

*عاقبت وفرجام نیک(8و10)

4)تسلای محمد(ص)به صبر:خداوند،تسلّا دهنده پيامبر(ص)به صبر، با توجه دادن وى به حمایت الهی از تقواپيشگان(16)

5)صبردرمجازات کافران:پيامبر(ص)مأمورصبروپرهيزازشتاب درمجازات کافران،ازسوی خداوند(14)(يعنى دردرخواست عذاب برای آنان (كافران‌) شتاب نكن)

6)منشأصبرمحمّد(ص):تنهاخداوند،منشأصبروشكيبايى پيامبر(ص)(16)

7)اسوه‌هاى صبرمحمّد(ص):‌

*انبياى اولواالعزم‌(14)

*حضرت نوح(10)

*حضرت ايّوب(5)

*حضرت داود(5)

8)عوامل زمینه سازصبرپیامبر:

اول:عوامل مرتبط باذات باریتعالی:

*اعتقادبه حاكميّت خدا(9)

*اعتقادبه ربوبيّت خدا(6)

*توجّه به قدرت خدا(4)

*توجّه به قضاى خدا(7و8)

*عنايت خدا(17)

*تضمين روزى‌ ازسوی خداوند(8)

*وعده هاى خدا:

الف)وعده پیروزی اهل تقوا(10)

ب)بوعده به کیفرکافران معاند(14)

ج)اعتقادبه حقانیت وعده‌های الهی(11، 12، 13، 16و20)

دوم:سائرعوامل وزمینه ها:

*نزول قرآن(20)

*آگاهی وتوجّه به احوال دشمنان در قيامت‌(2، 13، 14، 18و19)

*اعتقاد به شكست دشمن‌(12)

*توجّه به سنّت استدراج‌(1)

*فرجام،هلاکت ونابودی پيشينيان‌(7)

*فرجام،هلاکت ونابودی فاسقان(14)

*فرجام بى‌صبرى‌(1)

 

فهرست منابع:

امیری،حسین ،رحیم میردریکوندی ومحمدرضااحمدی محمدآبادی.مفهوم شناسى صبردراسلام و معادل يابى آن درروان شناسى،مجله معرفت،سال بیست ودوم،شماره192،آذرماه،1392.صفحات15-30.

خندان،محسن.تبلیغ اسلامی ودانش ارتباطات اجتماعی.تهران:مرکزچاپ ونشرسازمان تبلیغات اسلامی .1374.

راغب اصفهانی،حسین بن محمّد.مفردات الفاظ قرآن،تحقیق:صفوان عدنان داوودی،دمشق: دارالقلم: بیروت: الدارالشامیه.1416ق.

قرضاوی،یوسف.سیمای صابران درقرآن،ترجمه وتحقیق محمدعلی لسانی فشارکی،چاپ اول،قم، بوستان کتاب.1378

مصطفوی تبریزی،حسن.التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،تهران:وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی.1416ق.

نورى،نجيب اللّه.بررسى پايه هاى روان شناختى ونشانگان صبردرقرآن،مجله روان شناسی ودین، سال اول، شماره چهارم،زمستان،1387.صفحات143ـ168.

طباطبایی.محمدحسین.المیزان فی تفسیرالقرآن،ترجمه سیدمحمدباقرموسوی همدانی،مجلدات اول تا چهلم،تهران،انتشارات محمدی.1361.

مقالات مشابه